هوش مصنوعی و عوامل آن قسمت صد و هفتم

هوش مصنوعی و عوامل آن قسمت صد و هفتم

مدولار بودن

 

سازمان های بزرگ دارای یک سازمان سلسله مراتبی هستند تا تصمیم گیرندگان سطح بالا غرق جزئیات نشوند و مجبور نباشند تمام جزئیات سازمان را مدیریت کنند. انتزاع رویه‌ای و برنامه‌نویسی شی‌گرا در علوم کامپیوتر برای ساده‌سازی یک سیستم با بهره‌برداری از مدولاریت و انتزاع طراحی شده‌اند. مدولار: سیستم به ماژول های تعاملی تجزیه می شود که به تنهایی قابل درک هستند. یا سلسله مراتبی: سیستم ماژولار است و خود ماژول ها به ماژول های تعاملی تجزیه می شوند که هر کدام سیستم های سلسله مراتبی هستند و این بازگشت به اجزای ساده تبدیل می شود. در یک ساختار مسطح یا مدولار، عامل معمولاً در یک سطح از انتزاع استدلال می کند. در یک ساختار سلسله مراتبی عامل در سطوح چندگانه انتزاع دلیل می‌کند. سطوح پایین سلسله مراتب شامل استدلال در سطح پایین تر از انتزاع است. مثال: در سفر از خانه به یک مکان تعطیلات در خارج از کشور، یک نماینده، مانند شما، باید از خانه به فرودگاه برود، به فرودگاه نزدیک مقصد پرواز کند، سپس از فرودگاه به مقصد برسد. همچنین باید دنباله ای از حرکات پا یا چرخ خاص را برای حرکت واقعی انجام دهد. در یک نمایش مسطح، عامل یک سطح از انتزاع و دلایل را در آن سطح انتخاب می کند. یک نمایش مدولار، کار را به تعدادی از وظایف فرعی تقسیم می کند که می توان آنها را به طور جداگانه حل کرد (به عنوان مثال، رزرو بلیط، رسیدن به فرودگاه مبدا، رسیدن به فرودگاه مقصد، و رسیدن به محل تعطیلات). در یک نمایش سلسله مراتبی، عامل این وظایف فرعی را به صورت سلسله مراتبی حل می کند، تا زمانی که مشکل به مشکلات ساده ای مانند ارسال درخواست http یا برداشتن یک مرحله خاص کاهش یابد.
تجزیه سلسله مراتبی برای کاهش پیچیدگی ساخت یک عامل هوشمند که در یک محیط پیچیده عمل می کند، مهم است. با این حال، برای بررسی ابعاد دیگر، ابتدا ساختار سلسله مراتبی را نادیده می گیریم و یک نمایش مسطح را فرض می کنیم. نادیده گرفتن تجزیه سلسله مراتبی اغلب برای مشکلات کوچک یا متوسط خوب است، همانطور که برای حیوانات ساده، سازمان‌های کوچک یا برنامه‌های رایانه‌ای کوچک تا متوسط مناسب است. هنگامی که مشکلات یا سیستم ها پیچیده می شوند، سازماندهی سلسله مراتبی لازم است.

طرح بازنمایی

 

بعد طرح بازنمایی به چگونگی توصیف جهان مربوط می شود. راه‌های مختلفی که جهان می‌تواند برای تأثیرگذاری بر کاری که یک عامل باید انجام دهد، حالت نامیده می‌شود. ما می توانیم وضعیت جهان را به حالت درونی عامل (وضعیت اعتقادی آن) و وضعیت محیطی تبدیل کنیم. در ساده‌ترین سطح، یک عامل می‌تواند به صراحت بر حسب حالت‌های شناسایی‌شده به‌صورت جداگانه استدلال کند. در مقاله بعدی بیشتر به این موضوع پرداخته می شود.